دانلود سریال نیسان آبی
درباره سریال:
سریال ایرانی نیسان آبی «Blue Nissan»به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی احسان ظلی پور در سال 1400 تهیه و تولید شده است. این مجموعه پس از «دراکولا»، «مردم معمولی» و «قبله عالم» چهارمین سریال کمدی در سال 1400 است. «نیسان آبی» پیشتر قرار بود به عنوان یک فیلم سینمایی ساخته شود، اما در ماههای اخیر با تغییر تصمیم سازندگان، به سریال نمایش خانگی تبدیل شده است. پروانه ساخت «نیسان آبی» به عنوان فیلم سینمایی، مرداد ماه 1399 به نویسندگی کمیل روحانی، تهیهکنندگی احسان ظلیپور و کارگردانی منوچهر هادی صادر شده بود. فیلمنامه «نیسان آبی» را سعید دولتخانی و سعید هوشیار بر اساس فیلمنامه سینمایی «نیسان آبی» نوشته کمیل روحانی به نگارش درآورده اند. منوچهر هادی پس از تجربه ساخت سریالهای «عاشقانه»، «دل» و «گیسو» اینبار به سراغ ساخت سریالی کمدی در نمایش خانگی رفته است.
انتظارمان از این سریال چیست؟
منوچهر هادی که حالا از کارگردانان پرکار شبکه نمایش خانگی محسوب میشود، در حال حاضر فهرستی از سریالهای موفق همچون عاشقانه و گاهی ناموفق همچون گیسو را در کارنامه حرفهای خود دارد اما همچنان و بیوقفه سریال میسازد.
نیسان آبی تازهترین ساخته او است که البته اولین تجربه کمدیسازی سریالی او در این فضای جدید محسوب میشود. هادی پیشتر و در تجربههای سینمایی خود مانند آینه بغل و یا رحمان ۱۴۰۰ به خوبی ثابت کرده که روی طنز موقعیت تخصص دارد و مخاطبان علاقهمند به آثار او هم معمولا در گیشه حامیاش بودهاند. همین ویژگیها سبب شده است که انتظار از نیسان آبی هم بالا برود.
سریالی که میتواند آغازکننده دور تازهای از فعالیتهای منوچهر هادی در عرصه سریالهای خانگی باشد و حتی بخشی از ناکامیهای اخیر او در ساخت آثار ملودرام را هم جبران کند. مهم این است که نیسان آبی در ویترین این روزهای شبکه نمایش خانگی قطعاً اثری متفاوت محسوب میشود که تا حدود زیادی میتواند فقدان آثار خانوادگی و متناسب با گروه سنی همه اعضای خانواده در میان تولیدات شبکه نمایش خانگی را جبران کند. سریالی که دور از انتظار نیست بخش عمدهای از مخاطبان شبکه نمایش خانگی بهصورت هفتگی در انتظار قسمتهای تازه آن بمانند.
واقعیت این است که نیسان آبی بیش از آنکه با تجربههای ملودرام منوچهر هادی در شبکه خانگی در ارتباط باشد، یک کمدی خانوادگی از جنس آینه بغل و رحمان ۱۴۰۰ است و از این زاویه میتوان در انتظار موفقیتی دیگر در کارنامه هادی بود. واقعیتی که نمایش قسمت نخست سریال نیسان آبی آن را برای بسیاری روشن کرده و عیار انتقادات درباره صدور حکم شکست برای این مجموعه را عیانتر از قبل کرده است.
اما انتقادات عجولانه علیه نیسان آبی محدود به کارنامه منوچهر هادی نبود و برخی به استناد پوستر منتشرشده از این مجموعه و گریم دهه شصتی بازیگران اصلی، این مجموعه را در کنار تجربههای مشابه کارگردانان دیگر در حوزه فیلم و سریال برای خلق موقعیتهای کمدی با استفاده از ظرفیت نوستالژی دهه ۶۰ قرار دادند و تلاش برای بهرهگیری از این فرمول بهزعم خود نخنما شده را بهانهای برای تاختن به نیسان آبی قرار دادند.
پخش اولین قسمت از سریال اما بهترین پاسخ به این انتقادات بود. واقعیت این است که داستان محوری نیسان آبی اساسا ارتباطی با حال و هوای دهه ۶۰ ندارد و موقعیت و شخصیتهای اصلی این مجموعه مربوط به زمان حال هستند. گریمهای دهه شصتی بازیگران اصلی هم مربوط به فلاشبکهایی است که در داستان تعبیه شده تا گذشته شخصیتها روایت شود و شوخی با حال و هوای آن سالها هم محدود به همین بخشهای مجموعه است و تم و موضوع اصلی سریال اساسا چیز دیگری است.
جالب است بدانید قسمت اول «نیسان آبی» با ۲۸ میلیون و ۷۶۵ هزار و ۲۷۴ دقیقه تماشا فقط در یک هفته، رکورد جدیدی در جذب مخاطب در قسمت اول را به نام خود ثبت کرده است. این رکورد پیش از این در اختیار سریال «آقازاده» بود.
یکی از ویژگیهای سریال نیسان آبی که در همین قسمت ابتدایی عیان شد، رفت و آمد داستان میان دهههای مختلف و بازی با نوستالژیهای رنگارنگ اما جذاب است. داستان قسمت اول همانطور که اشاره شد از دهه ۷۰ آغاز میشود، بعد شاهد عقبگرد داستان به دهه ۴۰ و زمان تولد جمشید و رضا هستیم و در ادامه شاهد تحصیل این دو در دهه ۵۰ هستیم. دوران جوانی جمشید و رضا هم در دهه ۶۰ روایت میشود تا به آشنایی این دو با رزی و پری در دهه ۷۰ میرسیم. اما اصل داستان در دهه ۹۰ جریان دارد.
بازی حسین یاری در نقش جمشید(زامیاد) یکی از اتفاقات ویژه نیسان آبی است که از همین قسمت اول خودنمایی میکند. جمشید طبق روایت داستان همزمان عاشق سه چیز است؛ نیسان آبی، جمشید هاشمپور و زری. بخشی از شوخیهای جذاب قسمت اول اساسا به همین حس و حال جمشید بازمیگردد که شاخصترین آن تلاش او برای تغییر نامش از زامیاد به جمشید هاشمپور در ثبت احوال است که سرانجام به نام جمشید قاسمپور منتهی میشود!
مهران غفوریان پس از کاهش وزن قابل توجهی که داشته حالا با سروشکلی متفاوت در نقش رضای نیسان آبی ظاهر شده است. او که در روز تولدش، قابلهاش از دنیا رفته، به نظر میرسد اساسا بد قدم است و رفاقت نزدیکش با جمشید باعث شده که آنها از ابتدا بهدنبال دو خواهر دوقلو برای ازدواج باشند.
بهناز جعفری هم بازی متفاوتی در نقش «پری» ارائه کرده و در همین قسمت اول و در یادآوری خاطره جلسه خواستگاری رضا خرسند از او، شاهد نقشآفرینی درخشان و بامزهای از بهناز جعفری هستیم. او که به گفته خودش از بچگی با ایرادی در چشم راستش از مادر متولد شده، در لحظه میتواند چنان بیاعصاب و عصبی شود که هیچ کس جلودارش نباشد.
ارجاعات و شوخیهای منوچهر هادی در قسمت اول سریال نیسان آبی با فیلمهای و سریالهای دیگر هم از ایدههای بامزه این مجموعه در ابتدای راه بود که بعید نیست در قسمتهای بعد هم شاهد نمونههایی از آن باشیم. استفاده از موسیقی معروف سریال قورباغه در صحنه فرار جمشید و رضا از دست کمیته و یا ارجاع به سکانس معروف انتقال نوید محمدزاده به کمپ ترک اعتیاد در فیلم سینمایی ابد و یک روز در صحنه انتقال رضا به کمپ دو نمونه خوب از این ارجاعات در قسمت اول بود.
همچنان نقشآفرینی مهران غفوریان در نقش رضا خرسند، از برگبرندههای نیسان آبی است. در بخشهای ابتدایی داستان سریال که مربوط به لو رفتن ماجرای سرقت گردنبند از خانه رضا توسط خود او هستیم، نقشآفرینی مهران غفوریان جذابیت مضاعفی پیدا کرده است؛ او در تلاش برای پنهان نگه داشتن ماجرا و در عین حال مواجهه با اخاذیهای جهان در یک دو راهی گرفتار شده و بخشی از بار طنز موقعیت داستان در این قسمت را ظرافتهای نقشآفرینی او به دوش میکشد.
منوچهر هادی در خلق موقعیتهای طنز در نیسان آبی نیمنگاهی به کلیپها و بریده ویدئوهای وایرالی فضای مجازی در سالهای اخیر هم داشته و در مواردی موقعیتهای کمیک برخی از این بریده فیلمهای قدیمی و نوستالژیک را در سریال بازسازی کرده است. در سکانس فلاشبک مرتبط با جمعآوری پول شاباش توسط رضا و جمشید در یک مراسم عروسی، شاهد ارجاع به برخی ویدئوهای وایرالی مربوط به عروسیهای دهههای ۶۰ و ۷۰ هستیم که در نوع خود بامزه از کار درآمده است.
فرصت بیان حرفهای عاشقانه میان رضا و پری از یک طرف و جمشید و زری از طرف دیگر یکی از موقعیتهای کمیک قسمت سوم نیسان آبی است. ایدهای که برای شوخی با محدودیتهای موجود در پرداختن به روابط عاشقانه میان همسران در سریالها و فیلمهای سینمایی، در این مجموعه طراحی شده و در همین قسمت شاهد شوخیهای بامزهای با آن هستیم.
بازیگران کودک معمولا حضوری توجهبرانگیز در مجموعههای نمایشی دارند. زینال فرزند تپل و دوستداشتنی جمشید قاسمپور در همین سه قسمت ابتدایی نیسان آبی توانسته حسابی گل کند و بخشهای مرتبط با حضور خود را بهواسطه شیرینزبانیهایش نمکینتر کند. در قسمت سوم سریال هم زینال چند سکانس جذاب دارد.
«دیگه من طرفداری مثل تو نمیخوام! هر چی عکس و پوستر از من داری میکنی، اسم من رو هم دیگه نمیآری…!» اینها دیالوگهای جمشید هاشمپور یا همان سلطان خطاب به جمشید قاسمپور است که خواب او را به یک کابوس تبدیل میکند. در بخشی از قسمت سوم نیسان آبی شاهد نقشآفرینی استاد جمشید هاشمپور در نقش خود هستیم که در خواب جمشید بهعنوان یکی از عاشقان سینهچاک خود ظاهر شده و مشغول تنبیه او به بهانه خیانت است. استفاده از فرصت حضور این بازیگر مطرح سالهای دور سینما در این سریال، از برگبرندههای آن برای فیلمبازهای حرفهای محسوب میشود.
سریال نیسان آبی راوی دارد و از همان سکانس ابتدایی شاهد روایت داستان از زبان یک راوی هستیم. این ایدهای تازه برای یک سریال نیست اما اینکه در میانه راه متوجه میشویم این صدای راوی در واقع همان نیسان آبیای است که جمشید روی آن غیرت و تعصب بسیاری دارد، جنس نریشنهای این سریال را متفاوت میکند! استفاده از بهادر مالکی صداپیشه کاربلدی که بسیاری او را با صداپیشگی فامیل دور میشناسند برای صدای راوی هم از ایدههای خوب سریال نیسان آبی است.
- اصلیترین چالش رضا خرسند با نقشآفرینی دوستداشتنی مهران غفوریان در قسمت دوم نیسان آبی رساندن خبر دزدی نیسان به جمشید است. جمشید که پس از چندماه از زندان آزاد شده چشم به راه است تا رضا نیسان محبوبش را بازگرداند اما خبر ندارد نیسان به سرقت رفته است. رضا سرانجام برای دادن این خبر تلخ به جمشید از طبع شاعرانه خود کمک میگیرد و در یک مهمانی خانوادگی یکی از سرودههای خود را میخواند!
- تیم نیسانسواران یا همان دوستان همصنفی جمشید، که در قسمت قبل بازگشت او از زندان را جشن گرفتند، در قسمت دوم سریال هم با محوریت ممد چاخان حضور دارند. ممد چاخان با بازی ایمان صفا از آن نقش فرعیهای جذاب در سریال نیسان آبی است که تا همینجا توانسته نظرات را به سمت خود جلب کند. بازی او در سکانسی که قرار است خبر دزدیده شدن نیسان را به جمشید بدهد، تماشایی از آب درآمده است.
- رفت و برگشت داستان نیسان آبی از زمان حال به گذشته در قسمت دوم هم ادامه دارد و موقعیتهای طنزی را بهوجود میآورد. یکی از شوخیهای این قسمت با زمان گذشته، سکانسی از دیدار عاشقانه جمشید و زری در پارک و استفاده از نوار کاست به جای ابزارهای ارتباطی امروزی برای تبادل حرفهای عاشقانه بود!
- خسرو شاهسواری رقیب عشقی جمشید است که زمانی خواستگار زری بوده اما حالا بهواسطه اقساط عقبمانده نیسان آبی یکی از طلبکاران جمشید محسوب میشود. پای خسرو در قسمت دوم سریال به میان کشیده میشود. در واقع سرقت نیسان زیر سر خسرو بوده تا بتواند جمشید را مجبور به تسویه اقساط عقبمانده خود کند. کشمکش میان جمشید و خسرو از بخشهای جذاب قسمت دوم بود.
- همانطور که در همان قسمت اول مشخص شد، منوچهر هادی در کنار خلق موقعیتهای طنز قصد شوخی و مزاح با برخی خاطرات سینمایی ما را هم دارد. در قسمت دوم نیسان آبی هم رگههایی از این شوخیها وجود داشت. زمانی که داستان به گذشته میرود تا نشان دهد رضا خرسند در مواقعی پیشگوییهای درستی داشته است، جمشد و رضا را در کوچه میبینیم که از دختر بچهای میپرسند اسمش چیست و او میگوید: من ترانه ۹ سال دارم و بعد رضا پیشبینی میکند که او در آینده در فیلمی با نام من ترانه ۱۵ سال دارم، بازی خواهد کرد!
سایر عوامل سریال نیسان آبی:
کارگردان: منوچهر هادی / تهیه کننده: احسان ظلی پور / نویسندگان : سعید دولتخانی، سعید هوشیار بر اساس فیلم نامه ی سینمایی نیسان آبی نوشته کمیل روحانی / ساخت تیزر: مسعود رفیع زاده /مدیر فیلمبرداری : / موسیقی: / طراحی و ترکیب صدا : / مدیر صدابرداری : / طراح صحنه : / طراح لباس : / طراح گریم : / مدیر گروه کارگردانی و برنامهریز : / طراح جلوههای بصری : / طراح جلوههای ویژه میدانی : / فیلمبرداران : / جانشین تولید : / طراح بدلکاری : امیر بدری / عکاس : / منشی صحنه : / روابط عمومی و تبلیغات : .و…
منبع : فیلیمو
- يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۳۵ ق.ظ