دانلود فیلم و سریال ایرانی

دانلود فیلم و سریال ایرانی

دانلود فیلم و سریال ایرانی

دانلود فیلم و سریال ایرانی

دانلود سریال خسوف

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۱۳ ق.ظ

سریال خسوف

درخشش بازیگران جدید در سریال خسوف:

 فارغ از بازیگران شناخته شده‌ای مثل امین تارخ که در دومین همکاری خود با مازیار میری پس از سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» در این مجموعه حضور دارد، اغلب بازیگران این سریال از عرصه تئاتر به این سریال دعوت شده‌اند که البته برخی از آنها چهره‌های موفق و امتحان پس داده‌ای هستند مثل پوریا رحیمی سام که در جشنواره اخیر فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرده است.

مینو شریفی، سجاد بابایی، المیرا دهقانی، پریا مجللی، حسین رستمی، نسیم یعقوبی، نیک‌آفرید سماواتی، کسری پرتوی، فریبا خادمی، مهدیس توکلی از دیگر بازیگران جوان و نوآمده‌ و یا از صحنه تئاتر آمده این مجموعه هستند که در کنار چهره‌های پرسابقه‌ای مانند مسعود کرامتی، علی عمرانی، ستاره اسکندری، شهره سلطانی، شمسی فضل‌الهی، حسین فلاح و سیامک احصایی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

ترکیبی از بازیگران قدیم و جدید. البته جوان‌گرایی مازیار میری در «خسوف» یکی از مولفه‌های مهم این مجموعه است که می‌تواند جذابیت و مخاطب‌پذیری سریال را تضمین کند. با توجه به تعدد بازیگران احتمالا با قصه‌ای پرماجرا و پرتعلیق مواجه هستیم که کنجکاوی درباره این سریال، قصه و کاراکترهایش را بیشتر می‌کند. البته خلاصه داستان این سریال هم گواه بر همین معناست.

«خسوف» داستانی برگرفته از جامعه معاصر ما:

سریال، با اعتراض دانشجویان به خاطر کیفیت بد غذای سلف سرویس دانشگاه شروع می‌شود و بعد تیتراژ بلندبالایی که اسامی جدید زیادی در آن دیده می‌شود و صدای محسن چاوشی در ترانه تیتراژ شنیده می‌شود. همین صحنه و خلاصه داستان می‌تواند خبر از موضوعی درباره جوانان بدهد؛ چیزی که با پخش قسمت دوم ثابت می‌شود. سریالی که محور اصلی آن، مسائل مبتلابه جوانان جامعه امروز ایران است؛ جوانانی از قشرها و طبقه‌های اجتماعی مختلف. هر چند قسمت اول با اتفاقی پی گرفته می‌شود که احتمالا دقت به جزئیات آن می‌تواند کمی برای برخی مخاطبان تعجب‌برانگیز باشد، در ادامه و در همین دو قسمت می‌توان دریافت که نویسندگان فیلمنامه و کارگردان شناخت لازم از روحیه، حساسیت‌ها، گرایش‌ها و حال و هوای جوانان امروز را دارند و در ادامه مخاطب را با سلسله‌ای از همین حساسیت‌ها، گرایش‌ها و حال و هواها آشنا خواهند کرد، حتی اگر صحنه‌ای، روایتی، خرده پی‌رنگی در آن باشد که به نظر برخی مخاطبان عجیب یا ناآشنا باشد. اما باید بپذیریم که همین نکته‌های عجیب در واقعیت وجود دارد. 

محور اصلی این سریال جوانان هستند و داستان «خسوف» داستان معاصری است که با کنار هم قرارگرفتن داستان آدم‌ها و شخصیت‌هایی شکل گرفته که هر کدام از ما در گوشه و کنار این جامعه یا دیده‌ایم یا درباره‌شان از کسی شنیده‌ایم.

این معاصر بودن یک ویژگی دیگر هم دارد: طراحی صحنه، گریم و لباس برگرفته از همه آن چیزی است که پیرامون ما مخاطبان به وفور وجود دارد و همین امر، نه فقط کار طراحان سریال را راحت‌تر کرده، بلکه میزان آشنا بودن مخاطب با متن را بیشتر و باعث لذت او از اثر می‌‌شود.

عشق امیر به آتیه و سلسله کارهایی که برای به دست آوردن دل دختر مورد علاقه‌اش انجام می‌دهد، پشت پا زدنش به ازدواج فامیلی با دختر دایی‌اش اسماء (المیرا دهقانی) با این توجیه که «نمی‌خواهم یه عمر حسرت بخورم»، امیر را در زمره‌ی عاشقان کمیاب این روزها قرار می‌دهد. این روزها که اغلب جوانان در روابط اجتماعی، به دنبال تامین منافع مادی و دستیابی به اهداف شخصی‌شان هستند و کمتر  پیش می‌آید که برعکس این اتفاق را شاهد باشیم، تماشای جنس رابطه‌ی عاشقانه‌ی امیر و آتیه، حس نوستالژیکی را در دل مخاطبان میانسال سینمای ایران پدیدار می‌سازد. 

در قسمت دوم سریال خسوف چه می گذرد

در قسمت دوم بستر مناسبی فراهم می‌شود تا آرام آرام بخش‌های گنگ ماجرا گره‌گشایی شود و مخاطب با کاراکترها و موقعیت آنها بیشتر آشنا شود. با گرفتار شدن دو شخصیت اصلی در نیمه اول قسمت دوم، روایت سمت و سویی دیگر گرفته و بخش عاشقانه ماجرا پر رنگ شده و درامی دل‌انگیز شکل می‌گیرد و این روند در قسمت سوم نیز ادامه پیدا می‌کند.

سازنده در قسمت‌های ابتدایی توانسته با هوشمندی مخاطب را از فضایی به فضای دیگر ببرد تا حدی که موقعیت ابتدایی قصه فراموش شود. فضایی ملتهب و اعتراض‌گونه همراه با تشویش و اضطراب در آغاز قصه به فضایی عاشقانه تبدیل شده و ترس و نگرانی جای خود را به ابراز علاقه می‌دهد و با درامی حساب شده و کلامی روان روایت سر و شکل دیگری به خود می‌گیرد.

«خسوف» با نمایش سه قسمت نشان می‌دهد که قابلیت جذب مخاطب را در شکل گسترده دارد مخاطبی که با تماشای قسمت اول کنجکاوی‌اش ارضا نشده و با تماشای دو قسمت بعدی مشتاق پیگیری ادامه ماجراست.

مازیار میری بار دیگر توانایی خود را در اثری خوش ساخت به نمایش گذاشته است. او با بهره‌گیری از بستری مناسب از جمله دقت در انتخاب لوکیشن، به عنوان مثال فضای «کافه مهتاب» با مدیریت کاراکتر «مهتاب» با نقش‌آفرینی ستاره اسکندری مصداق بارز انتخاب به‌جا و درست بازیگر، صحنه، لباس و گریم است. انتخاب تیم بازیگری و هدایت درست آنها، قصه‌ای ساده و جوان پسند را با فراز و فرودی خاص و با نگاهی به موضوعات جامعه و مسائل اجتماعی روایت و از المان‌های مناسبی برای جذب مخاطب استفاده کرده است. انتظار می‌رود در قسمت‌های آتی سریال با غافلگیری های دیگری از تیم حرفه‌ای و کاربلد «خسوف» مواجه شویم.

در قسمت پنجم سریال خسوف چه می گذرد

در قسمت پنجم «خسوف»، اما فیلمنامه سریال سروشکل بهتر و عمق بیشتری پیدا می‌کند. با رو در رو شدن دایی (امین تارخ) و آتیه و آشکار شدن شباهت فراوان آتیه با فخری (اولین و آخرین عشق دایی)، قصه گسترش و ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند. ابعادی که با پخش چندباره‌ی ترانه ی معروف «بهار من گذشته شاید» دوز احساسی و سانتی مانتالیسم اثر را نیز افزایش می‌دهد.

به نظر می‌رسد حالا تکلیف‌مان با شخصیت‌های متعدد سریال، مشخص‌تر و روشن‌تر از قبل شده است. حالا بیش‌تر از چهار قسمت اول، عشق میان امیر و آتیه را باور می‌کنیم و با ظهور نفر سوم در این رابطه، منتظر هستیم که قصه‌ی سریال، شاخ و برگ بیشتری پیدا کند. به خصوص آن که در این قسمت، شاهد حضور جدی‌تر و مؤثرتر کاراکترهای فرعی نظیر علیرضا (پوریا رحیمی سام)، سمیرا (پریا مجللی) در قالب یکی از داستانک‌ها نیز هستیم. همچنین با ورود یک شخصیت تازه (خواهر سمیرا) و ادامه ماجراهای مربوط به شیطنت‌های آرمان (برادر آتیه)، قصه سریال بسط و گسترش بیشتری پیدا کرده و نویدبخش خلق تعلیق بیشتر در قسمت‌های آتی است.  

«خسوف» از آن دست سریال‌هایی است که برای تزریق اطلاعات به مخاطبان خست به خرج می‌دهند. از این رو باید همچنان منتظر قسمت‌های بعدی و گره افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های آن ماند و از چگونگی نقش‌آفرینی سایر کاراکترها در بطن داستان و داستانک‌های سریال، اطلاع حاصل کرد. هنوز از نقش و اهمیت برخی از کاراکترهای فرعی سریال همچون زن دایی (شهره سلطانی) رونمایی نشده و تعدادی از شخصیت‌های به ظاهر مهم سریال نظیر مهتاب (با بازی ستاره اسکندری) از تاثیرگذاری خاصی برخوردار نبوده‌اند.

ضمن این که هنوز از راز و رمز حضور همیشگی برخی شخصیت‌ها از جمله آن دو جوان شوخ و شنگ دانشجو و پیرمردی که کافه مهتاب، پاتوق همیشگی‌شان است، بی‌اطلاعیم. این یعنی این که برای قضاوت درباره سریال نباید تعجیل کرد تا به وقتش بتوان به تحلیل جامع، دقیق و البته منصفانه‌ای در خصوص کیفیت نهایی آن رسید.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۱۳ ق.ظ
  • محمد حسین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی